علیرضا رضاقلیخانی

طرح خلق زندگی شخصیت در فیلمنامه چیست ، طرح زندگی نامه خلق شخصیت یکی از مهم ترین اصولی هست که باید رعایت شود تا شخصیت را بهتر بشناسیم و در سه مرحله می توانیم شخصیت را خلق کنیم و آن را بنویسیم

خلق شخصیت در فیلمنامه یا خلق شخصیت در داستان یکی از مهم ترین اصول شخصیت پردازی است که در سه مرحله می توان نوشت

1. زندگی خصوصی شخصیت
2. زندگی شخصی شخصیت
3. زندگی شغلی شخصیت ( در صورتی که او شاغل است)

به همین سادگی از خلق شخصیت داستانی خود می توانید بهترین فیلمنامه ها را بنویسید

خلق شخصیت

شخصیت پردازی

نویسنده علیرضا رضاقلیخانی

پارادایم در فیلمنامه یعنی بخش بخش ، پارادایم در فیلمنامه یعنی مرتبط بهم پیوسته که ما را از صفحه اول فیلم نامه به آخر فیلم نامه می برد به عبارت دیگه قانون ساختار سه پرده که ما از پرده اول فیلم وارد پرده دوم فیلمنامه می شویم و از پرده دوم وارد پرده سوم می شویم

پارادایم اصولی است که با رعایت آن می توان بهترین فیلمنامه ها رو نوشت

نویسنده علیرضا رضاقلیخانی

سه مرحله برای پایان فیلم نامه و یا پایان داستان وجود دارد که معمولا فیلم ها را در سه نوع تقسیم می کند

1. پایان ، خوش
2. پایان مبهم یا غمگین
3. پایان نا خوش

پایان خوش در فیلمنامه , همه چیز به خوبی خوشی و به صورت شفاف واضعه تمام می شود

پایان غمگین یا مبهم در فیلمنامه ، اغلب مخاطب خاص خودش را دارد که به پس از پایان فیلم ، مخاطب پی ببرد که برای شخصیت چه اتفاقی افتاد و چه شد.

پایان ناخوش در فیلمنامه : شخصیت می میرد ، (کشته می شود)

این ها در برخی فیلمها دیده می شود و شاید برای شماهم اتفاق افتاده باشد که فیلمی را دیده باشید که پایان فیلم خوش باشد به خوبی تمام شود و یا فیلمی را دیده باشید که پایان آن مبهم و غمگین باشد و از خود بپرسید. یعنی چی؟؟ چی شد؟؟

نویسنده : علیرضا رضا قلی خانی

استفاده بدون ذکر منبع حرام می باشد

گره گشای چیست : گره گشای به معنی پایان نیست ، کره گشای به معنی راه حل داستان است ، داستان شما در آخر قرار است چه بشود ؟

آیا شخصیت اصلی به هدفش می رسد یا نه ؟ آیا شخصیت اصلی ازدواج میکنید یا نه ؟ آیا شخصی اصلی به مقصودی که در نظر دارد پیروز می شود یا نه ؟ آخر داستان شما که شخصیت اصلی در طول داستان به سمت هدفی رفته بود در طول داستان به خواسته اش می رسد یا نه ؟

گره گشای به معنی راه حل داستان است نه پایان داستان شما

نویسنده : علیرضا رضاقلیخانی ، رمضان 99

چهار عنصر اصلی در فیلم نامه که باید همه آن را بدانند و رعایت کنند

1. پایان فیلمنامه
2. آغاز فیلمنامه
3. عطف اول فیلمنامه
4. عطف دوم فیلم‌نامه

اول به سراغ پایان داستان در فیلمنامه می رویم ، در فیلمنامهمشخص میکنیم که قرار است چه اتفاقی در فیلمنامه بی افتد ، به عبارت دیگر قرار است داستان در فیلم نامهچه بشود و بعد به سراغ آغاز داستان می رویم ، همیشه باید در نظر داشت که در فیلم نامه ها باید پایان فیلم و آغاز فیلم را دانست و مانند یخ به آب هست و بعد به دو نقطه نقطه عطف اول و نقطه عطف دوم در فیلمنامه یا داستان می رویم

نویسنده : علیرضا رضا قلی‌خانی

کپی بدون ذکر منبع حرام می باشد

خوب بریم سراغ یک مطلب هیجان انگیز یا بهتر بگم یک واژه سرکاری که معلولین رو حسابی درگیر خودش کرده

اغلب معلولین گاه خودمون رو درگیر کارهای بی هوده میکنیم و خیال میکنیم این هدف و یا انتخاب باعث دگرگونی ما می شود اما در حالی که صرفا وقت حروم می کنیم . اینکه به ما بگویید توانیاب یا توان خواه یا بگویند معلول و یا هرچیز دیگر قطعا هیچ تاثیری روی ما ندارد ، اصلا به ما بگویند شاهزاده آیا روی روابط اجتماعی ما تاثیری می‌گذارد؟؟؟

واژه معلول دقیقا یعنی چی؟ معلول یعنی دارای نقص ، یعنی کسی یه مشکل جسمی داره و این مشگل باعث برخی محدودیت ها روی اون فرد میشه ؛ حال اگر به ما بگوییند توانیاب مشکل معلولین حل میشه ؟ بهتر نیست بجای بازی با این واژه ها به دنبال ارتقا اجتماعی خودمان باشیم ؟ مطالعه کنیم ؟ تا آداب و معاشرت رو بلد باشیم ؟ و خود را سرگرم واژه ها نکنیم ؟؟

نویسنده علیرضا رضاقلیخانی

بدون ذکر منبع حرام است

بازهم با آموزش فیلمنامه نویسی در این پست میخواهم انواع پایان در فیلمنامه را شرح دهم . در هر فیلمنامه پایانی وجود دارد که به دو دسته تقسیم می شود ، که آن دو یا پایان باز هستند و یا پایان بسته

پایان بسته : به پایان گفته می شود که با غم و اندوه و یا مبهم تمام شود و یا شخصیت اصلی کشته شود.

پایان باز در فیلمنامه : به پایان گفته می شود که در آن مبهم و یا با جشن عروسی تمام شود کیج کننده تمام شود. با سوال تمام شود

نویسنده علیرضقلیخانی

مستمری ناچیز مددجویان سازمان بهزیستی بازهم اضافه نشد.

از از فروردین ۱۳۹۹ تا تیرماه مسئولین عزیز کشورمان وعده افزایش مستمری ناچیز مددجویان بهزیستی را داده بودند ، تنهام افزایش ۲۰ درصد و یا ۱۵ درصد بهزیستی

مستمری ناچیزی که مددجویان در طول ماه منتظر واریز آن هستند. مستمری ۱۷۲ هزار تومان که البته ۶۳ هزار و ۵۰۰ تومان سازمان بهزیستی می دهد و مبلغ ۱۰۸ هزار و ۵۰۰ تومان افزایش یارانه مددجویان می باشد که بابت همان یارانه ۴۵۵۰۰ تومان ، توسط هدفمندی یارانه پرداخت می شود

با توجه به تورم و افزایش قیمت و کرایه ها ، یک مددجوی که بیکار است و هم برای آن مستمری ناچیز 172 تومان برنامه‌ریزی کرده چطور می تواند با این پول ماه را سر کند ؟؟

این مستمری نه‌تنها مددجو را تا انتهای ماه نمی‌رساند. بلکه مددجویانی هستند که هزینه های درمان دارند ، هزینه دارو دارند ، هزینه زخم بر سر و هزاران مشکل دیگر دارند که این مستمری ناچیز دردی را از ما معلولین را دوا نمی کند

با با توجه به اینکه آقای نوبخت رئیس برنامه بودجه بارها از افزایش و مستمری مددجویان خبر داده بودند اما هنوز مستمری مددجویان اضافه اضافه نشده است. و مددجویان سازمان بهزیستی با این مستمری ناچیز با مشکلات خود دست و پنجه میزنم

مددجویان سازمان بهزیستی / معلولین تنها قشر ضعیفی ههستنکه در فقر ، بیکاری ، بی پولی و. بسر می برند

بلوک ذهنی در نویسندگی به معنی قفل شدن ذهن در حین نوشتن و‌ یا سندرم کاغذ سفید هم می گویند که معمولا از عدم اعتماد به نفس ، ترس و یا نبود آمادگی نویسنده برای نوشتن فیلمنامه است که بیشتر نویسنده ها با آن مواجهه هستن که انگار به بن بست رسیده اند

سندرم ایمپاستر به معنی این است که شخص خودش را باور ندارد و موفقیت خود را به شانس و یا فریب دادن دیگران میداند

فیلمنامه ها و یا داستان ها هر کدام دارای قهرمان می باشند. قهرمان کسی است که داستان را به جلو می برد و یاما آن را دنبال می‌کنیم.

قهرمان های داستانی چند داسته میباشد که هر کدام را به طور خلاصه و مفید در اینجا توضیح می دهم.

قهرمان اصلی : قهرمان اصلی همان شخصیت اصلی است که او از اول فیلم تا آخر فیلم می بینیم و او یک نیاز جدی دارد و به دنبال آن است.

قهرمان انتقال یافته : فرض کنید شخصیت اصلی در داستان دچار حادثه می‌شود یا پلیس او را میگیرد و یا او کشته می شود. کسی که از او اطلاع دارد می آید ادامه مسیر او را می رود. به عبارت دیگر فرض کنید گروهی قرار است اقدام انجام دهند ناگهان عملیات آنها لو می رود و آنها را می گیرند شخصی دیگر مییاید ادامه مسیر اون گروه را می رود

قهرمان زخمی : قهرمان زخمی شخصی که در داستان دچار نقص می شود و یا دارای مشکل جسمی است

خلق بهترین قهرمان ها در فیلمنامه و یا داستان و حتی رمان می تواند داستان شما را خواندنی تر و هیجانی تر کند

نویسنده : علیرضقلیخانی

آموزش فیلمنامه نویسی ، چگونه خلق شخصیت کنیم و چگونه ویژگی های به او بدهیم

شخصیت در فیلمنامه و یا در شخصیت در داستان ، سنگ بنا فیلمنامه است شخصیت کسی است که خصوصیت های منحصر به فرد خود را دارد و او کاملاً باور پذیر است. شخصیت باید طوری طراحی شود که وقتی دست به اقدامی می زند کاملا باور پذیر باشد

شخصیت های اصلی در فیلمنامه و شخصیت های فرعی در فیلمنامه هر دو باید کاملاً باورپذیر باشند و کاملاً غیر منتظره اقدامی انجام دهند که باز هم برای مخاطب باور پذیر باشد و غیر قابل حدس

ویژگی های شخصیت در فیلمنامه : غیر منتظره و غیر قابل پیشبینی به طوری که قابل قبول باشد

نویسنده : علیرضقلیخانی

کپی بدون ذکر منبع : حرام می باشد

یک نویسنده موفق کسی است که در هر زمینه مطالعه کند ، فیلمنامه نویس موفق کسی هست که در یک رشته خاص فقط تحقق نکند بلکه در همه رشته ها مطالعه داشته باشد ، یک نویسنده موفق کسی است که در زمینه های تاریخی، مذاهب، ی، اجتماعی، روان شناسی و مردم شناسی و تقریبا تمام رشته های علوم

انسانی مطالعات عمیقی داشته

فیلمنامه نویسی یکی از لذت بخش ترین کارها اما سخت ترین مشاغل است زیرا شما باید متنی را به تهیه کننده ها ارایه بدید که آن را حاضر شود که فیلمنامه شما را به فیلم تبدیل کند

باید ماها و شاید سالها وقت بگذارید و داستان خود را مزه مزه کنید و با آن بازی کنید تا به یک فیلمنامه تبدیل شود .

افراد عجول می خواهند یک شبه فیلمنامه نویس شوند و سعی می کنند قوانین اصلی را نادیده بگیرند یا سرسری از اون بگذرند اما اونها نمیدونند که با این کار دارند خودشان را دور می زنند به عبارت دیگر دور میدان دور خودشان دور دور می کنند

تجربه سخت من این بود که همیشه قوانین را نادیده می‌گرفتم و سعی میکردم به داستان بپردازم تا به مطالعه اما حال آنقدر غرق مطالعه شده ام که دلم نمی آید بنویسم و سعی میکنم بیشتر مطالعه کنم

هرچند که حال قوانین را بلد شده ام و می توانم به راحتی داستان بنویسم

برای فیلمنامه نویس شدن

• مطالعه کتابهای فیلمنامه نویسی

سعی کنید کتابهای فیلمنامه نویسی را تهیه کنید و با دقت مطالعه کنید . بارها و بارها مطالعه کنید تا نکات نهفته در داخل متن را پیدا کنید

• فیلمنامه های استاندارد مطالعه کنید

فیلمنامه های خارجی که توسط مجله فیلمنگار هر ماه ترجمه می شود و چاپ می شود را تهیه کنید و مطالعه کنید تا نو نگارش اصولی فیلمنامه را یاد بگیرید

• برای نوشتن عجله نکنید

خیلی از نویسندگان تازه نفس سعی میکنند یک متن بنویسند و در معرض دید دیگران بگذارند که آن را نقد کنند . اما همین کار آنها باعث می شود که انگیزه و ذوق نوشتن فیلمنامه را از دست بدهندزیرا با انتقاد های تند مواجهه می شوند که شاید اصلا تصور نمی کردند . .پس توصیحه جدی میکنم قبل از نوشتن حداقل چندین کتاب بخوانید و حدود شیش ماه الی یک سال ننویسید و بعد آن شروع به نوشتن کنید چرا که شما بعد کلی مطالعه کتابهای فیلمنامه نویسی تازه تازه راه رو می فهمین و میدونید که باید چیکار کنید چی بنویسید و چی ننویسد پس نوشتن را الان رها کنید و فقط مطالعه کنید و وقتی تازه به این نتیجه رسیدید که چی باید بنویسید و شروع به نوشتن کنید

• چند سال طول می کشد که فیلمنامه نویسی شویم

برای فیلمنامه نویس شدن زمان خاصی تعیین نشده یه عده می گویند پنج سال زمان می‌برد تا فیلمنامه نویس شویم یه عده می‌گویند ده سال طول می کشد تا فیلمنامه نویس شویم و گروهی می‌گویند باید همیشه به دنبال یادگرفتن بود .پس زمانی ندارد ولی معمولا اگر کتابهای فیلمنامه نویسی رو مطالعه کنید و دغدغه تون بشه مطالعه و نوشتن و تمرین همون سه الی پنج سال شما در نظر بگیرید

نه

در فیلمنامه زاویه دید به چه شکل است؟در فیلمنامه ها معمولا زاویه دید به صورت جامع و کامل می باشد که همه جا حضور دارد و ناظر است

زایوه دید در فیلمنامه از دید شخصیت سوم شخص و زاویه دید اول شخص نوشته می شود

برای سکانس بندی و طرح سکانس در فیلمنامه از دانای کل استفاده می شود

در اصل دانای کل شخص سوم برای توضیح صحنه ها و شخص اول برای گفتن دیالوگ ها می باشد.

نویسنده : علیرضا رضاقلیخانی

شخصیت های داستان در فیلمنامه ها معمولا به سه دسته عمده تقسیم می شوند که باید هر نویسنده حتما در خصوص شخصیت ها ی داستانی خود اطلاعاتی داشته باشد

• شخصیت ساده

این شخصیت دو خصوصیت دارد که قابل پیشبینی است و همه آن را میداند

• شخصیت پیچیده یا جامع

این شخصیت در فیلمنامه غیر قابل پیش بینی است و فقط در زمان کانش ها و واقعیه چهره حقیقی خود را نشان میدهد

• شخصیت کلیشه یا قراردادی

این شخصیت ها همیشه در داستان ها هستن . مثلا یه دوست که هی نصیحت می‌کنه یا یه آدم گیج یا آدم شوخ

منظور از گره گشای در فیلمنامه چیست که همه را اسیر خود کرده و منظور از گره افکنی در فیلمنامه چیست که باعث سرگیجی شده

در این پست به طور خلاصه و مفید به موضوع کره گشایی و کره افکنی می پردازم

به عبارت ساده گره افکنی یعنی هر چیزی که پیش از داستان اتفاق می افتاده و گره گشای یعنی همه چیز از آغاز تغییر میدهد و روشن می سازد

کره افکنی گره و یا مشکلاتی است که در پیرنک ایحاد می شود و شخصیت را درگیر خود میکند

کره گشایی به معنی راه حل های است که شخصیت از آن آزاد می شود و مشکل در اصل بر طرف می شود

کره گشای به معنی پایان نیست کره گشای یعنی راه حل داستان راه حلی که شخصیت بتواند از مشکل پیش آمده رهااااا شود

صحنه در فیلمنامه خود دارای یک عطف است ، عطفی که اطلاعاتی میدهد و یا داستان را به هیجان می آورد ، یک نقطه عطف در دل هر سکانس است که بیننده رو به خود جلب می کند

یک صحنه می تواند بسیار کوتاه باشد ، یک نما باشد ، یا یک پلان و یا در حد ۱۰ ثانیه الی ۱۰ دقیقه باشد ، هر صحنه دارای عطف کوچک است که صحنه را به صحنه دیگر منقل می کند و بیننده را وادار میکند تا فیلم را دنبال کند

هر صحنه در فیلمنامه معمولا باید اطلاعاتی بدهد و یا داستان را به جلو ببرد ، هر صحنه دارای یک نقطه عطف است که می تواند نقطه عطف کوچک باشد و یا نقطه عطف بسیار بزرگ

هر صحنه دارای یک داستان است که به صورت پیوسته به یک دیگر داستانی بزرگ را تشکیل می‌دهند و این صحنه ها اکر کاربردی نداشته باشند ببینده سردرگم خواهد کرد

هر صحنه در فیلمنامه یا سکانس باید طوری باشد که هم اطلاعاتی به مخاطب بدهد بلکه باید داستان را به جلو ببرد

نویسندگان بزرگ به این روش صحنه می نویسند که ۸۰ سکانس مفید طراحی می کنند و از این ۸۰ سکانس مثلا ۶۰ سکانس کاربردی را بهم پیوست میدهند

نویسنده : علیرضا رضاقلیخانی

۳محرم ۱۳۹۹

خیلی ها سوال کرده بودند که آیا خاطره نویسی در فیلمنامه نویسی تاثیری داره یا نه ؟ و آیا میشه از خاطرات در فیلمنامه نویسی استفاده کرد یا نه

پاسخ به شما بله حتما میشه

خاطره نویسی در فیلمنامه نویسی هم می شود استفاده کرد به شرطی که از تخیل هم استفاده کنید .

یعنی کنش های دیگر به اون اضافه کنید تا داستان جذابتر شود ، یعنی عین همون خاطره رو ننویسید و پیرنگ خاطره رو حفظ کنید و شخصیت و شخصیت های دیگر اضافه کنید

یعنی در خاطره نویسی در دنیای فیلمنامه نویسی اکر خاطره شما عام و تکراری نبود می توانید پیرنک داستان یا خاطره را حفظ کنید و به آن شخصیت ، شخصیت ها و داستانک های اضافه کنید

نویسنده : علیرضقلیخانی

چگونه به یک پایان بندی قطعی خوب و بهتر برسیم

فیلمنامه نویسی

برای پایان بندی قطعی هیچ عجله ای نیست .باید اول ایده چند خطی را مشخص کنیم یعنی ( شروع میان پایان ) و بعد وارد داستان نویسی شویم و اجازه بدهیم آن موجی که در دل داستان و شخصیت ها را درگیره است پایان قطعی را مشخص کند .

وقت بخیر .

بخش دیگر از تکنیک های فیلمنامه نویسی و آموزش فیلمنامه نویسی این موضوع بسیار مهم انتخاب سبک در دنیای سینما

اانتخاب سبک در سینما یعنی چه و چرا فیلمنامه نویس انتخاب سبک میکند : انتخاب سبک به این معنا است که شما می خواهید در چه خصوص بنوسید ؟ در چه زمینه فعالیت کنید

ایا شما قصد دارید اجتماعی بنوسید ،؟ اجتماعی بنوسید ؟ ، عاشقانه بنویسید ؟ پزشکی بنوسید ؟ و

این یعنی انتخاب سبک در فیلمنامه نویسی و سعی میکنم در پست های آینده اصطلاحات خاص سبک نویسی رو هم توضیح بدم به طور مفصل و کامل

انتخاب سبک و سبک نویسی یکی از شاخه های نویسندگی است که خیلی از استادهای بزرگ در این باورند که نبایید سبک انتخاب کرد و آزادانه برای خود بنوسید. زیرا انتخاب سبک در نویسندگی و فیلمنامه نویسی باعث محدودیت شما می شود

مثلا شما دوست دارین آزادانه بنوسید گاهی عاشقانه بنوسید و یا کاهی پلیسی بنوسید و یا کاهی خانوادگی و. ولی وقتی سبک انتخاب کنید در اصل خود را محدود می کنید از یک دنیای واقعی و جامعه واقعی

انتخاب سبک در داستان نویسی و یا فیلمنامه نویسی باعث محدودیت شما از یک دنیای واقعی و جامعه می شود

• شما کی هستی ؟؟
• شما چی هستین ؟؟؟
• شما چه دیدی دارین ؟؟؟؟

همان باشید که هستین و انتخاب سبک خوب هست اما سعی کنید زیاد خود را در گیر انتخاب نکنید

دوست دارین در خصوص چی بنویسید ؟؟؟؟ ایا دوستارین در خصوص همه چی بنویسید ؟؟

پس خودتان رو محدود نکنید و آزادانه در جامعه باشید و هرچی دوست دارین بنویسید داستان پلیسی ، داستان جناهی ، داستان معمای ، داستان پزشکی ، داستان علمی ، داستان و.

اما انتخاب سبک باعث می شود شما فقط یک دید داشته باشید مثلا شما سبک پلیسی انتخاب میکنید ، اما یهو یه قصه جالب عاشقانه به گوشتان می رسد یا یک قصه پزشکی می خواهید بنویسید اما می گوید من که فقط پلیسی می نویسم پس این به درد من نمی خوره و ایده را رها کنید در حالی که شاید شما بتوانید یک فیلمنامه عاشقانه . یا پلیسی . یا اجتماعی خیلی زیبا بنوسید

پس در انتخاب سبک کوشا نباشید و کاملا آزادانه در دنیای نویسندگی و قصه گویی پرسه بزنید

نویسنده : علیرضقلیخانی

بدون منبع : حرام

فیلم کوتاه یا فیلمنامه کوتاه به فیلم های گفته می شود که از ۲۰ ثانیه تا ۱۰۰ ثانیه و یا ۴۵ دقیقه به طول انجامد

فیلمنامه گوتاه برای جشنواره

و قوانین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه

بهتر است که قوانین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه را رعایت کنیم یعنی ۱۵ دقیقه استاندارد آن را رعایت کنیم که در جشنواره های فیلم کوتاه شرکت کنیم

فیلمنامه کوتاه اکر قرار باشد به ۳۰ دقیقه و یا ۴۵ دقیقه برسانیم دیگر فیلم کوتاه نیست و فیلم نیمه بلند است و شاید مخاطب تمایلی به دنبال کردن آن نداشته باشد زیرا مخاطب با دید ۱۵ الی نهایت حداکثر ۲۰ دقیقه انتظار فیلم کوتاه را دارد

از سمتی اگر قرار باشد فیلم کوتاه ما به ۲۰ الی ۲۵ یا ۳۰ دقیقه فراتر برود خود را دستی دستی از جشنواره های داخلی و بین المللی محروم خواهیم کرد و اجازه شرکت در جشنواره فیلم را به ما نخواهند داد

نویسنده : علیرضا رضاقلیخانی

چگونه یک استاد خوب برای آموزش فیلمنامه نویسی انتخاب کنیم. بخش دیگر با آموزش آنلاین فیلمنامه نویسی و تکنیک های فیلمنامه نویسی با موضع انتخاب استاد و آموزش های در این خصوص

خیلی ها علاقه دارند که نویسنده شوند و یا سعی بر این دارند که کسی به آنها آموزش بدهد و از تجربه های آنها استفاده کنند . اما هر کس لایق انتخاب نیست زیرا یک فرد بی سواد می تواند به شما تعلیم اشتباه بدهد و آتش استعداد شما را خاموش کند

همیشه یک استاد خوب می تواند به شما از تجربه های شخصی خود بگوید و تجربه های سالیان خود را به راحتی در اختیار شما بگذارد و شما را به سوی موفقیت سوق دهد و گاه استاد های هم هستند که مدام به شما کتاب معرفی می کنند و گاه سعی می کنند که شما سوال بکنید و سوال شما را پاسخ دهند ولی نکات مهمی را به شما نگویند و یا اگر هم بخواهند بگویید سعی می کنند نصف نیمه بگویند، به هرحال این پست برای نکات مهمی نوشته شده

انتخاب استاد باید چه ویژگی های داشته باشد؟؟؟ : شاید حال از خود بپرسید و بگویید که یک استاد باید دارای چه شرایط و ویژگی های خاصی باشد و من هم در این پست به همین موضوع اشاره میکنم .

در انتخاب استاد در مرحله اول باید سوابق کاری آن استاد را برسی کنید و بدانید که او کی هست و چه سابقه ای کاری دارد و از همه مهم تر چه کسانی زیر دست او آموزش دیده آند.

نام و نام خانوادگی استاد چیست و سوابق کاری او چیست ؟؟ در مرحله اول باید بدانید استادی که انتخاب کرده آید چه کسی است ؟ آیا آن شخصی مطرح است یا نه ؟ آیا اسم و فامیلی او را در اینترنت جستجو کنید مشخصات او و سوابق فعالیت او را پیدا میکنید یا نه ؟ ضمیمه فعالیت او قابل دست رس است یا نه . این نکته ها شاید از نظر شما بی اهمیت باشد ولی بدانید می تواند به شما کمک بکند که بدانید استادی که انتخاب کرده آید آیا واقعا تحصیلات متناسب با هنر شما چه فیلمنامه نویسی و چه رشته دیگر را دارد یا نه . و نکند که الکی گفته و شما را سر کار گذاشته است

از استادی که انتخاب کرده آید سوابق کاری خودش و کاراموزانی که نزد او آموزش دیده آند را به شما بگوید : این یک نکته بسیار مهم است که از استاد که انتخاب کرده آید از میزان تحصیلات و فعالیت خود برای شما بگویید و بدانید که چه کسانی پیش او آموزش دیده آند و چه کارهای ارایه داده آند

همیشه بیاد داشته باشید که سوابق فعالیت استاد شاید برای شما اهمیتی نداشته باشد اما می دانید و شناخت پیدا می کنید که آیا او واقعا کار بلد است و یا نه فقط از شما هزینه گرفته و می خواهد شما را دور دور کند

بدون منبع : حرام 

نویسنده : علیرضقلیخانی 

چگونه در دل فیلمنامه خود یا پیرنگ اصلی داستان مان ، داستانک یا خرده پیرنگ اضافه کنیم تا دچار سردرگمی نشوییم

بخش دیگر از آموزش فیلمنامه نویسی و یا تکنیک های فیلمنامه نویسی ، این با موضوع : داستانک در دل داستان اصلی

خیلی از نویسندگان تازه نفس و یا نویسندگان مبتدی در دنیای داستان گویی خود دچار مشکل می شوند و خیال می کنند که حتما باید برای نوشتن یک فیلمنامه باید چند داستان یا داستانک به آن اضافه کنند که اغلب آنها دچار مشکل سردرگمی می شوند و خیال می کنند که باید حداقل چندین داستان فرعی بنوسید

این خیلی خوب است که در دل داستان ، داستان داشته باشیم اما باید توجه کرد که در دل داستان نباید بی هوده هر داستانی را به آن اضافه کنیم

نویسندگان نوپا یا شناخت درستی از دنیای فیلمنامه نویسی و قصه گوی ندارند و یا اصلا نمی‌داند که منظور از داستانک و خرده پیرنگ چیست .

اغلب آنها خیال می کنند که برای یک فیلم سینمایی مثلا ۶۰ دقیقه ای و یا ۹۰ دقیقه ای و یا ۱۲۰ دقیقه ای ، باید چند داستان در آن اضافه کنند در حالی که این گونه نیست و داستان و یا داستانک ها متناسب با کشمکش و یا موانعی که قرار است سر شخصیت قرار بگیرد تشکیل می شوند

پس داستان و داستانک متناسب با نیاز شخصیت و موانعی که سر راه او قرار میگیرد طراحی می شود

گاه می شود در یک فیلم سینمای یک یا دو داستان یا داستانک در دل خود دارد و گاه بیشتر از یک و الی دو داستان که البته متناسب با نیاز پیرنگ اصلی داستانک ها نوشته و اضافه شود

نویسنده : علیرضقلیخانی

بدون منبع : حرام

این پست پیرو سوالات شما درج شده / در دنیای سینما ، فیلم و فیلمنامه هر یک صفحه معادل یک دقیقه است این ثابت شده است و هر کارگردانی و فیلمنامه نویسی میداند که هر صفحه معادل یک دقیقه فیلم است

بخش دیگر از آموزش فیلمنامه نویسی و تکنیک های فیلمنامه نویسی در این پست شما با نکته بسیار مهم آشنا خواهید شد که هر صفحه در فیلمنامه معادل یک دقیقه و بیشتر است

هر صفحه در فیلمنامه یک دقیقه است اما گاهی دیده شده که یک صفحه فیلمنامه معادل دو الی سه دقیقه و بیشتر تبدیل به فیلم شده ، که معمولا کم پیش می آید به احتمال ۹۸% در صد کم پیش می آید که چنان اتفاقی رخ بدهد ولی باید به این نکته توجه کرد که توضیح صحنه و یا نما و پلان های که درون صحنه ، نویسنده نوشته است باعث می شود از یک دقیقه گاهی به دو و سه دقیقه بلکه بیشتر تبدیل شود

در اصل همان کنش و واکنش های که قرار است در یک صفحه نوشته شده حال جلوی دوربین اجرا شود و وقتی دوربین می خواهد نماها را بگیرید باعث می شود زمان بالا رود

ولی در اصل یک صفحه همان یک دقیقه است و کم پیش می آید از یک دقیقه بالا بزند

نویسنده : علیرضا رضاقلیخانی

بدون منبع : حرام

پیچش و چرخش در فیلمنامه نویسی همان نقطه عطف است که در ساختار سه پرده فیلمنامه ، یکی در پرده اول و دومی در انتهای پرده دوم است . یک فیلمنامه می تواند مملو از نقطه های عطف در فیلمنامه باشد به شرطی که همه زنحیربار و با یک دیگر مرتبط باشند. ساختار سه پرده در فیلمنامه

بخش دیگر با آموزش فیلمنامه نویسی و یا تکنیک های فیلمنامه نویسی با موضع پیچش و چرخش یا همان نقطه عطف در فیلمنامه .

نقطه عطف در فیلمنامه یعنی نقطه ای که مسیر جهت شخصی را عوض میکند و او را مجبور می‌کند به سمت داستان اصلی برود . نقطه عطف یعنی چرخش داستان و یا تغییر مسیر زندگی شخصیت

در اصل شخصیت اصلی در مرحله اول در پیش داستان حضور دارد و کنشی که او انجام میده زندگی او را تغییر میده که به آن نقطه عطف می گویند یا همان ( پیچش و چرخش ) که شخصیت را مجبور می‌کند به سمت خواسته و هدف اصلی خود برود

فیلمنامه ها عمیشه یک پیش داستان دارند که ضمیمه سازی می کند که ببینده شناختی از شخصیت و داستان پیدا کند و نقطه عطف یا همان پیچش و چرخش داستان اصلی مارا استارت میزند ، یعنی داستان اصلی ما از نقطه عطف اول شروع می شود

نویسنده : علیرضقلیخانی

بدون منبع : حرام

بنام خدا و من حالم خیلی خوبه.

خدایا از تو ممنونم. از توبینهایت ممنونم و باورم نمیشه که آنقدر به سرعت رو به پیشرفت هستم. لحظه به لحظه اطلاعات جدید کسب میکنم و باورم نمیشه که چراغ این وب تا الان روشن مانده و در اصل مفید واقع شده.

گذشته : این وب قبلاً مملو از یاداشت های و خاطرات روزانه بود و شاید بدرد کسی هم نمی خورد جز خودم. همان دورانی که دوست ندارم به آن اشاره بکنم و آن را به کل رها کردم . و البته بهترین دوست دوران تنهایی من بود که بیشتر در این محیط یاداشت روزانه شخصی می نوشتم آن هم از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ که به بعد مجبور به حذف آن شدم . بگذریم گذشته تمام شده

و حال : تا همین لحظه حدود ۳۰ پست آماده انتشار کردن رو این وب رو دارم که فعلا در حالت چرک نویس است و اگر عمری باقی ماند سعی میکنم بروز کنم و متاسفانه یک پست همین الان حذف شد یک پست مهم در خصوص شخصیت پردازی در سینما نمیدونم چرا ولی حیف شد و کلی وقت گذاشته بودم برای نوشتنش. سعی میکنم چراغ این وب رو روشن نگهدارم و آنچه از مطالعه و کلاس ها آموختم در اختیار دوستان تازه نفس بذارم .

آبان ۱۳۹۹

در فیلمنامه ها سه دست شخصیت وجود دارد که به آنها شخصیت سیاه ، شخصیت سفید ، شخصیت خاکستری می گویند 

وقت بخیر بخش دیگر از آموزش فیلمنامه نویسی و یا تکنیک های فیلمنامه نویسی با موضوع شخصیت و رنک آنها که گاها به کوش می رسد

شخصیت ها در دل داستان به سه دسته تقسیم می شوند که با رنک های خاص معمولا نامگذاری می شوند

شخصیت سفید : به شخصیت های مفید و خوب میگین که در دل داستان حضور دارند.

شخصیت سیاه : به آدم های بد میگن و یا شخصیت های که در صدد ایجاد مانع برای شخصیت اصلا هستن 

دسته سوم که مهم ترین آنها است به آن شخصیت خاکستری می گویند که شما باید این شخصیت را در نظر بگیرند برای روایت داستان و در دل داستان چهره خوب و یا بد او ظاهر شود .

این شخصیت خاکستری می تواند خود شخصیت اصلی باشد و یا دوست او باشد و یا کسی یک یک باره عوض می شود . در اصل بین شخصیت سیاه و شخصیت سفید است که رنگ آن مشخص می شود

بدون منبع : حرام

نویسنده : علیرضقلیخانی

در فیلمنامه ها سه دست شخصیت وجود دارد که به آنها شخصیت سیاه ، شخصیت سفید ، شخصیت خاکستری می گویند 

وقت بخیر بخش دیگر از آموزش فیلمنامه نویسی و یا تکنیک های فیلمنامه نویسی با موضوع شخصیت و رنک آنها که گاها به کوش می رسد

شخصیت ها در دل داستان به سه دسته تقسیم می شوند که با رنک های خاص معمولا نامگذاری می شوند

شخصیت سفید : به شخصیت های مفید و خوب میگین که در دل داستان حضور دارند.

شخصیت سیاه : به آدم های بد میگن و یا شخصیت های که در صدد ایجاد مانع برای شخصیت اصلا هستن 

دسته سوم که مهم ترین آنها است به آن شخصیت خاکستری می گویند که شما باید این شخصیت را در نظر بگیرند برای روایت داستان و در دل داستان چهره خوب و یا بد او ظاهر شود .

این شخصیت خاکستری می تواند خود شخصیت اصلی باشد و یا دوست او باشد و یا کسی یک یک باره عوض می شود . در اصل بین شخصیت سیاه و شخصیت سفید است که رنگ آن مشخص می شود

بدون منبع : حرام

نویسنده : علیرضقلیخانی